فرشته کوچولوفرشته کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

فرشته کوچولوی زندگی ما

اولین یادداشت بابا بعد از تولد

  بابایی نگاه به قد و قواره کوچیکت نکنی ها! بار مسؤولیت شما خیلی سنگینه. یه جایی خوندم، وقتی کسی بچه دار می شه انگار اجازه می ده که قلبش از اون موقع به بعد جدای از خودش زندگی کنه. مثل وقتی که شما توی NICU بستری بودی و ما فهمیدیم قلبمون رو توی بیمارستان جاگذاشتیم. به هر حال باید به خدا پناه برد و شکرگزار بود. چه وقتی داریم و چه وقتی که نداریم، چه وقتی خوبیم و چه وقتی که خوب نیستیم، در سختی یا آسایش ... ...
18 فروردين 1391

چشمای ایلیا

  ایلیا ! از چند ماهی که توی شکم مامانی هستی ما فقط چند بار شانس داریم که شما رو توی سونوگرافی ببینیم. و باید خیلی خوش شانس باشیم که توی یکی از این چند بار شما زل بزنی توی دوربین (!) و چشمای زیبات رو باز کنی. توی آخرین سونوگرافی برای چند لحظه کوتاه چشمات رو باز کردی و بعدش مثل خوابالوها دوباره چشمات بسته شد. همین چند لحظه کوتاه کافیه که مامانی با هربار نگاه کردن فیلم اون لحظه ها تمام سختی های دوران بارداری یادش بره. ممنون ایلیا که به ما نگاه کردی، ممنون. ...
26 آبان 1390

حرفای مردونه

                                           اولش باورمون نمی شد ولی اینقدر این موضوع تکرار شده که تقریباً مطمئن شدیم که تو کاملاً وجود ما رو حس می کنی و بهمون جواب می دی. نمی تونی تصور کنی که چقدر از فهمیدن این موضوع که تو هم کم کم داری به وجود ما پی می بری خوشحال شدیم. کاش می شد از توهم پرسید که وقتی اولین بار متوجه حضور ما شدی چه حسی داشتی. راستی مامانی بعضی وقتها می گه تو با بابایی بیشتر حرف می زنی. خوب درسته که مادر دوست داشتنی ترین موجود دنیاست، ولی من گفتم بالاخره تو مردی و ما مردها هم احتیاج ...
4 مهر 1390

سلام ایلیا

سلام بابایی ، امروز می خوام در مورد انتخاب اسمت بنویسم. چند ماه پیش مامانی پیشنهاد داد که اگر فرزندمون دختر شد اسمش رو مامان انتخاب کنه و اگه پسر شد من. این قرارداد پابرجا بود تا اینکه معلوم شد شما پسر شدی! بعد از مشخص شدن جنسیت شما مامان به من اختیار تام دادن که از بین اسمهای ایلیا (و دیگر هیچ ) یک اسم برای شما انتخاب کنم. من هم که خوشحالم از اینکه هنوز انتخاب اسم بامنه!   بعد از کلی فکر کردن تصمیم گرفتم اسم ایلیا رو برای شما انتخاب کنم. خوب دیگه تو خونه ما حرف آخر رو من می زنم.   ایلیا: لغت سریانی باشد. نام امیرالمؤمنین علیه السلام است . نام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام است در تورات ...
15 مرداد 1390

اولین نوشتۀ بابای فسقلی...

سلام بابایی بالاخره تونستم برات مطلب بنویسم. می خواستم درباره دیدنت توی صفحه سونوگرافی مطلب بنویسم اما نظم نوشته های مامانی به هم می خوره. همینقدر بگم که حرکتی نبود که انجام نداده باشی. از دست و پا زدن و پشتک زدن گرفته تا سکسکه کردن [بقیه رو مامانی می گه] نمی دونی چقدر هیجان انگیزه که ببینی یه فسقلی که تا دوسه هفته پیش یه سانتی متر هم نمی شده الان اینقدر شیطون شده ! باورت می شه بابایی، تو با این قد و قوارت، جمع دو نفره ما رو به یه جمع سه نفره تبدیل کردی ...       ...
14 تير 1390
1