حرفای مردونه
اولش باورمون نمی شد ولی اینقدر این موضوع تکرار شده که تقریباًمطمئن شدیم که تو کاملاً وجود ما رو حس می کنی و بهمون جواب می دی. نمی تونی تصور کنی که چقدر از فهمیدن این موضوع که تو هم کم کم داری به وجود ما پی می بری خوشحال شدیم. کاش می شد از توهم پرسید که وقتی اولین بار متوجه حضور ما شدی چه حسی داشتی.
راستی مامانی بعضی وقتها می گه تو با بابایی بیشتر حرف می زنی. خوب درسته که مادر دوست داشتنی ترین موجود دنیاست، ولی من گفتم بالاخره تو مردی و ما مردها هم احتیاج داریم بعضی وقت ها خلوت کنیم و حرف های مردونه بزنیم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی