فرشته کوچولوفرشته کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

فرشته کوچولوی زندگی ما

آخرین روزای با هم بودن...

1390/10/3 16:25
نویسنده : مامان فسقلی
873 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ایلیای من

این روزا آخرین روزاییه که مهمون منی

دچار یه حس دوگانه شدم، از یه طرف دلم میخواد زودتر این روزا بگذره و بتونم ببینمت ... بغلت کنم ... بهت شیر بدم، از یه طرف دیگه دلم نمیخواد این روزا تموم شه.

دلم تنگ میشه واسه همه لحظه هایی که با همیم

دلم تنگ میشه واسه وقتایی که با هم حرف میزنیم، البته هر کدوم به روش خودمون، من باهات حرف میزنم و نوازشت میکنم، تو هم با تکون خوردنا و جمع شدنات جوابمو میدی

 

دلم واسه شبا تنگ میشه... شبایی که توی خواب و بیداری دستمو روی شکمم میذارم و تو...بدون استثنا زیر دستم بالا و پایین میپری، انگار میخوای بهم بگی " من خوبم، راحت بخواب" ، منم با یه لبخند و کلی آرامش دوباره میخوابم

 

حتی دلم واسه سکسکه کردنات هم تنگ میشه، مخوصا الان که بزرگتر هم شدی و با سکسکه هات کلی دلم بالا و پایین میپره

 

همه روزای بارداریمو دوست داشتم... واقعا این 9 ماه رو عاشقانه گذروندم، دلم میگیره وقتی فکر میکنم این روزای قشنگ داره تموم میشه هر چند میدونم روزای خیلی زیباتری در انتظارمه

شاید هیچوقت نتونی احساسمو درک کنی ، چون هیچوقت مادر نمیشی ولی مطمئنم یه روز که بخوای "بابا" بشی همه این حرفا رو از همسرت خواهی شنید....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان ریحانا
3 دی 90 16:58
سلام
امیدوارم که به سلامتی زایمان کنی و ایلیا جون خوشگلتو زودتر در آغوش بگیری
وقت زایمانت معلوم شده ؟
سزارین میخوای بشی یا طبیعی؟


ممنونم عزیزم
من طبیعی میخوام، دکتر گفته بین 14 تا 21 دی
مامان ریحانا
3 دی 90 17:46
آخی پس لحظه ی دیدار نزدیکه
آماده ایی؟ دیگه اینروزا برنمیگردن خانمی من الان دلتنگشونم

اره دیگه کم کم داره بار و بندیلشو میبنده که بیاد
تقریبا آماده ام، من از حالا دلتنگم واسه این لحطه هایی که دارن تموم میشن
مانیا
4 دی 90 2:45
ئهههه آخی اولین باره میام وبت. تازه اینجا رو دیدم غزلک جون... ویا منم اصلا حال خودمو نمی فهمم! اصلا نمی دونم این کوچولو بیاد بیرون یا نه!!! نمی دونم دلم چی می خواد!! یه حسه عجیبه ها....


خوش اومدی مانیا جون
خوبه که درکم میکنی
مامان نگین
5 دی 90 14:48
سلام عزیزم. درسته که این روزا میرن ولی لحظه های پیش روت خیلی قشنگتره که شاید الان تصورش برات سخت باشه. سعی کن از این لحظات آخر بهترین استفاده ها رو ببری. امیدوارم زایمان خوبی داشته باشی. ما رو از دعات فراموش نکن. ما هم دعات می کنیم. دوستت داریم. مواظب خودت و آقا ایلیای ما باش. ما رو از حالت بی خبر نذار


ممنونم نگین جون، هر خبری بشه اینجا اطلاع میدم، برام دعا کن
زهراگلی
5 دی 90 16:05
ایلیای گلم که به دنیا بیاد کلی حس جدید رو تجربه می کنی ولی برای خیلی چیزا دلتنگ میشی.

الهی که همیشه با هم خوش باشید و سلامت و به سلامتی فارغ بشی گل من


ممنونم زهرا جونم
مامانه میکاییل
5 دی 90 19:45
من که تا یک ماهه اول افسرده و دلتنگه بارداریم بوده البته بی خوابی هم بی تاثیر نبود تو این روند اما الان نه دیگه برام گذشته و تموم شده من کاملان درکت می کنم خدا رو شکر که به خوبی برات گذشته